تعیین جرم مولکولی از طریق کاهش نقطه ی انجماد

مقدمه:

نقطه ی انجماد یک مایع را می توان با اندازه گیری سرعتی که با آن مایع در هوا سرد می شود،به دست آورد.

یک جسم خالص در درجه حرارت ثابت منجمد می شود،در حالی که یک محلول اولا نقطه ی انجمادی پایین تر از حلال خالص دارد و ثانیا در طول انجماد،درجه حرارت تغییراتی داشته وصد در صد ثابت نیست.

نقطه ی انجماد یک محلول درجه حرارتی است که در آن منحنی شکستگی پیدا می کند.جرم مولکولی مقدار زیادی از حل شونده ها را می توان از راه تجربی یه دست آورد.مثل گوگرد وکافور

ولی بعضی مواقع ممکن است حل شونده در حلال مورد نظر دیسوسیه ویا آسوسیه گردد ودر نتیجه جرم مولکولی تجربی از جرم مولکولی حقیقی بیشتر ویا کمتر گردد.

گرچه ساده ترین و بهترین روش برای اندازه گیری جرم مولکولی ،استفاده از دستگاه طیف سنج جرمی است، ولی از خواص حجمی محلول ها (صعود نقطه ی جوش، نزول نقطه ی انجماد،کاهش فشار بخار وفشار اسمزی که بستگی به تعداد ذرات جسم حل شونده در مقدار مشخصی از حلال دارد) برای این منظور استفاده می شود.

کاهش فشار بخار
فشار بخار تعادل حلال بالای یک محلول کمتر از حلال خالص است. به تجربه دیده شده است که محلولهای آبی غلیظی مانند آب قند ، آهسته‌تر از آب خالص تبخیر می‌شوند و این نشان‌دهنده کاهش فشار بخار آب بر اثر وجود ماده حل شده است. اگر غلظت ماده حل شده به حد کافی زیاد باشد، بخار موجود در اتمسفر ، مایع شده ، بعد از ورود به محلول ، آن را رقیق خواهد کرد. بررسی میزان کاهش فشار بخار نشان می‌دهد که این کاهش ، یک خاصیت کولیگاتیو حقیقی است و مستقیما به غلظت ماده حل شده بستگی دارد و مستقل از ماهیت مولکولهای حل شده است.

رابطه بین فشار بخار حلال و غلظت را می‌توان به این صورت بیان کرد:

P˚1 - P1 = X2 P˚1

کمیت P˚1 - P1 ، اختلاف بین فشار بخار حلال در مایع خالص و در محلول است و همان ، کاهش فشار بخار خواهد بود. بنابراین:

VPL =X˚2P1 ) کاهش فشار بخار(

در این معادلات P1 فشار بخار حلال روی محلول ، X1 کسر مولی حلال در محلول و P˚1 فشار بخار حلال خالص در همان دما ، X2 جزء مولی ماده حل شده.

صعود نقطه جوش
محلولی از ماده حل شده غیر فرار همواره در دمای بالاتر از نقطه جوش حلال می‌جوشد. در محلولهایی که رقیق هستند، صعود نقطه جوش مستقیما به غلظت ماده حل شده بستگی دارد. صعود نقطه جوش محلولهایی را که مواد حل شده آنها غیر فرار هستند، می‌توان بر حسب کاهش فشار بخار توجیه کرد. چون محلول مذبور در هر دمایی فشار بخاری کمتر از فشار بخار حلال خالص دارد، محلول مذبور باید برای جوش آمدن به دمای بالاتری برسد، یعنی رسیدن به این دما قبل از این که فشار بخار محلول برابر با فشار بیرون باشد، صورت گیرد. صعود نقطه جوش در یک محلول را از رابطه زیر بدست می‌آورند:

Tb = Kb X m∆

در این معادله Tb∆ صعود نقطه جوش بر حسب درجه سیلسیوس ، m مولالیته و Kb ثابت مربوط به حلال مورد نظر است. Kb برای آب 0.52 درجه می‌باشد. یعنی نقطه جوش یک مولال آبی ماده حل شده غیر فرار (قند و اوره ...) 0.52 بیشتر از نقطه جوش آب است.

  نزول نقطه انجماد
محلولهای شامل مقدار کمی از ماده حل شده در دماهای پایینتر از حلال خالص منجمد یا ذوب می‌شوند. شیمیدانها از این روش برای بررسی خلوص جامداتی که در آزمایشگاه تهیه کرده‌اند، استفاده می‌کنند. با مقایسه نقطه ذوب نمونه تهیه شده با نمونه خالص ، میزان ناخالصی موجود در نمونه را حدس می‌زنند.

نزول نقطه انجماد هم مانند صعود نقطه جوش ، نتیجه مستقیم کاهش فشار بخار حلال بر اثر حضور ماده حل شده است. نقطه انجماد یک محلول دمایی است که در این دما فشار بخار حلال موجود در محلول مانند فشار بخار حلال جامد خالص است. این موضوع نشان می‌دهد که هنگام انجماد محلول ، حلال خالص (مثل یخ) جدا خواهد شد و در عمل هم این اتفاق می‌افتد. نزول نقطه انجماد هم متناسب با غلظت ماده حل شده است و از این رابطه بدست می‌آید:

Tf = Kf X m∆

در این معادله Tf∆ صعود نقطه جوش بر حسب درجه سیلسیوس ، m غلظت مولال و Kf ثابت مربوط به حلال مورد نظر است.

نزول دمای انجماد حلال معمولاٌ به ساختار ملکولی جسم حل شده بستگی ندارد. بلکه به تعداد ذرات جسم حل شده بستگی دارد. در این جا منحصراٌ درباره اجسام حل شده غیر الکترولیت بحث می کنیم که در موقع انحلال در محلول یونیزه نمی شوند.اندازه نزول نقطه انجماد، به تعداد ذرات جسم حل شده بستگی دارد؛ بنابراین، غلظت محلول، بر حسب تعداد مول های جسم حل شده  در وزن معینی از حلال، بر حسب مولالیته بیان می شود.مولالیته یک جسم عبارت از تعداد مول های جسم حل شده در 1000 گرم حلال است.

نزول دمای انجماد ملکولی حلال kf، مقدار ثابتی است، زیرا با پایین آمدن دمای انجماد ناشی از انحلال یک جسم غیر الکترولیت، متانسب با مولالیته محلول است و از این رابطه به دست می آید:

ΔtF= KF * m

 tF0 – tF = KF m ٍِ ΔtF= مولالیته

در این آزمایش ابتدا نزول دمای انجماد (ΔtF) محلول های کامفور و نفتالن با غلظت های مختلف را اندازه می گیرند و از روی آن ثابت نزول دمای انجماد نفتالن ، KF را به دست می آورند, همچنین با استفاده از KF  نفتالن وزن ملکولی گوگرد را به صورت محلول در نفتالن را می توان به دست آورد.

دمای انجماد هر مایع را می توان با اندازه گیری سرعت سرد شدن مایع در هوا به دست آورد. هر جسم خالص در دمای ثابت منجمد می شود؛زیرا گرمایی را که حین ذوب شدن گرفته است( گرمای نهان ذوب) در هنگام سرد شده پس می دهد. در حالی که هر محلول اولاً دمای انجماد پایین تری نسبت به حلال خالص دارد و ثانیاً در طول عمل انجماد دما تغییراتی دارد و 100 % ثابت نیست ( مقدار گرمای که موقع سرد شدن پس می دهد کمتر از گرمای نهان ذوب است) منحی تغییرات دما، برحسب زمان برای سرد شدن یک مایع در شکل زیر نشان داده شده است. دمای انجماد هر مایع یا هر محلول دمای است که منحنی در دما شکستگی پیدا می کند.

فشار اسمزی

برخی از محلولها که دارای مواد حل شده غیرفرار هستند، می‌توانند در عبور از غشایی که نسبت به یکی از مواد تشکیل دهنده محلول تراوا است، تغییر غلظت دهند. این پدیده که تحت خاصیتی به نام فشار اسمزی ایجاد می‌شود، به پدیده اسمز معروف است.

اگر دو ظرف که یکی حاوی آب خالص و دیگری یک محلول آبی قند باشد، در یک محفظه قرار داده شوند، با گذشت زمان ، سطح مایع در بشر شامل محلول بالا می‌رود، در حالیکه سطح آب خالص پایین می‌آید. در نتیجه ، در اثر تبخیر و میعان ، همه آب به محلول منتقل می‌شود. این اثر ناشی از اختلاف فشار بخار آب در دو بشر است که آب خود به خود از ناحیه‌ای که فشار بخارش بالاست، به نقطه‌ای که فشار بخارش پایین است، منتقل می‌شود. هوای داخل محفظه نسبت به مولکولهای آب تراوا می‌باشد.

غشاهایی وجود دارد که نسبت به مولکولهای حلال (مثل آب) تراوا هستند. اما مانع عبور مولکولهای ماده حل شده می‌شوند. فرآیندی را که طی آن ، فقط حلال از غشای تراوا نفوذ می‌کند، اسمز معکوس می‌نامند. با اعمال فشار بر محلول ، می‌توان مانع عبور مولکولهای آب از درون غشا به محلول مزبور شد. مقدار فشار برونی که بتواند مانع عمل اسمزی شود، به نام فشار اسمزی محلول معروف است. فشار اسمزی یک محلول رقیق ، یکی از خواص کولیگاتیو می‌باشد، زیرا با غلظت ماده حل شده نسبت مستقیم دارد و مستقل از ماهیت ماده حل شده است. فشار اسمزی از رابطه زیر حساب می‌شود:

π = MRT

در این معادله ، π فشار اسمزی بر حسب اتمسفر ، M مولاریته ، R ثابت جهانی گازها (0.0821Lit.atm/mol˚K) و T دما بر حسب کلوین می‌باشد. چون M = n/V که در آن n تعداد مولها و V حجم هستند، بنابراین πV = nRT .

دید کلی
بعضی از خواص محلولها اساسا به غلظت ذرات حل شده ، نه به ماهیت این ذرات ، بستگی دارد. این خواص را خواص غلظتی (Colligative) می‌نامند. یکی از این خواص ، برای محلولهای دارای مواد حل شده غیر فرار ، عبارت از «فشار اسمزی» است. عامل ایجاد فشار اسمزی ، ذرات و حرکات جسم حل شونده است.

ماهیت فشار اسمزی
غشایی مانند سلوفان که برخی از مولکولها ، نه همه آنها ، را از خود عبور می‌دهد، غشای نیمه تراوا نامیده می‌شود. غشایی را در نظر می‌گیریم که بین آب خالص و محلول قند قرار گرفته است. این غشا نسبت به آب ، تراوا است، ولی ساکارز (قند نیشکر( را از خود عبور نمی‌دهد. در شروع آزمایش ارتفاع آب در بازوی چپ لوله U شکل برابر با ارتفاع محلول قند در بازوی راست این لوله است. از این غشا ، محلولهای قند نمی‌توانند عبور کنند، ولی مولکولهای آب در هر دو جهت می‌توانند عبور کنند.

در بازوی چپ لوله فوق )بازویی که محتوی آب خالص است(، تعداد مولکولهای آب در واحد حجم بیش از تعداد آنها در بازوی راست است. از اینرو ، سرعت عبور مولکولهای آب از سمت چپ غشا به سمت راست آن بیشتر از سرعت عبور آنها در جهت مخالف است. در نتیجه ، تعداد مولکولهای آب در سمت راست غشا بتدریج زیاد می‌شود و محلول قند رقیق‌تر می‌گردد و ارتفاع محلول در بازوی راست لوله U زیاد می‌شود. این فرایند را اسمز می‌نامند.

اختلاف ارتفاع در سطح مایع در دو بازوی لوله U ، اندازه فشار اسمزی را نشان می‌دهد. بر اثر افزایش فشار هیدروستاتیکی در بازوی راست که از افزایش مقدار محلول در این بازو ناشی می‌شود، مولکولهای آب از سمت راست غشا به سمت جپ آن رانده می‌شوند تا اینکه سرانجام سرعت عبور از سمت راست با سرعت عبور از سمت چپ برابر گردد. بنابراین حالت نهایی یک حالت تعادلی است که در آن ، سرعت عبور مولکولهای آب از غشا در دو جهت برابر است.

اسمز معکوس
اگر بر محلول بازوی سمت راست ، فشاری بیش از فشار تعادلی وارد شود، آب در جهت مخالف معمول رانده می‌شود. این فرایند که «اسمز معکوس» نامیده می‌شود، برای تهیه آب خالص از آب نمک‌دار بکار می‌رود.

تشابه اسمز و نفوذ
بین رفتار مولکولهای آب در فرایند اسمز و رفتار مولکولهای گاز در فرایند نفوذ ، تشابهی وجود دارد. در هر دو فرایند ، مولکولها از ناحیه غلیظ‌تر به ناحیه رقیق‌تر نفوذ می‌کنند.

معادله وانت هوف
یاکوب وانت هوف در سال 1887 رابطه زیر را کشف کرد:

Πv=nRT

که این رابطه برای محلولهای ایده‌آل می‌باشد. در این رابطه ، π فشار اسمزی (برحسب اتمسفر) ، n تعداد مولکولهای ماده حل شده در حجم V (برحسب لیتر) ،T دمای مطلق و R ثابت گازها (0،08206L.atm/K.mol) است. تشابه بین این معادله و معادله حالت یک گاز ایده‌آل ، کاملا مشخص است. این رابطه را می‌توان به صورت زیر نوشت:

Π= MBRT

که در آن M__ مولاریته محلول است. وانت هوف به خاطر این کشف ، جایزه نوبل شیمی سال 1901 را از آن خود کرد.

نقش فرایند اسمز در پدیده‌های طبیعی
اسمز در فرایندهای فیزیولوژیکی گیاهی و حیوانی نقش مهمی دارد. عبور مواد از غشای نیمه تراوای سلول زنده ، کار کلیه‌ها و بالا رفتن شیره گیاهی در درختان ، مهمترین نمونه‌های اسمز است. غشای گلبولهای قرمز از نوع نیمه تراوا است. اگر گلبولهای قرمز در آب خالص قرار گیرند، آب به درون آن نفوذ کرده و مایعات آن را رقیق می‌کند.

در نتیجه گلبول متراکم شده و جدار آن پاره می‌شود و اگر گلبول قرمز در محلول غلیظ قند قرار گیرند، آب درون گلبولها از غشای آنها عبور کرده و محلول اطراف آن را رقیق می‌کند. در نتیجه ، گلبولها چروکیده می‌شوند. به منظور ممانعت از وقوع هر یک از این حوادث در تزریقات وریدی ، محلولهای مورد استفاده باید ایزوتونیک با خون باشد، یعنی فشار اسمزی این محلولها باید برابر با فشار اسمزی خون باشد.

1-1-7 فشار بخار:

فشار هر بخار در حالت تعادل با مایع خود در دمای معین را فشار بخار تعادل آن مایع می‌نامیم.
حالت تعادل
اگر مایعی در یک ظرف سربسته بخار شود، مولکولهای بخار نمی‌توانند از نزدیکی مایع دور شوند و تعدادی از مولکولهای بخار ضمن حرکت نامنظم خود ، به فاز مایع بر می‌گردند. این فرآیند را برای آب می‌توان با پیکان دوگانه نشان داد:

H2O(l)→H2O(g)

سرعت برگشت مولکولهای بخار به فاز مایع ، به غلظت مولکولها در بخار بستگی دارد. هر چه تعداد مولکولها در حجم معینی از بخار باشد، تعداد مولکولهایی که به سطح مایع برخورد کرده ، مجددا گیر می‌افتند، بیشتر خواهد بود. در آغاز ، چون تعداد کمی مولکول در بخار وجود دارد، سرعت بازگشت مولکولها از بخار به مایع کم است. ولی ادامه تبخیر ، موجب افزایش غلظت مولکولها در بخار می‌شود و در نتیجه ، سرعت تراکم افزایش می‌یابد.
سرانجام ، سیستم به حالتی می‌رسد که در آن حالت ، سرعت تراکم و تبخیر برابر می‌شود. حالتی که در آن ، سرعتهای دو تمایل مخالف ( تبخیر و تراکم ) با هم برابر می‌شوند، حالت تعادل نامیده می‌شود.

وضعیت مولکولها در حالت تعادل
در حالت تعادل ، غلظت مولکولها در فاز بخار ثابت است، زیرا مولکولها با همان سرعتی که بر اثر تراکم ( میعان ) از فاز بخار خارج می‌شوند، بر اثر تبخیر در این فاز وارد می‌شوند. به همین منوال ، مقدار مایع نیز در حالت تعادل ثابت است، زیرا مولکولها با همان سرعتی که به مایع برمی‌گردند، بر اثر تبخیر آن را ترک می‌کنند.

باید توجه داشت که حالت تعادل ، دال بر این نیست که هیچ حادثه ای رخ نمی‌دهد؛ در هر سیستمی ، ثابت ماندن تعداد مولکولها در هر یک از دو فاز مایع و بخار نه به‌علت متوقف شدن تبخیر و تراکم ، بلکه به علت برابری این دو تغییر متقابل است.

فشار بخار و حالت تعادل
چون در حالت تعادل ، غلظت مولکولها در فاز بخار ثابت است، فشار بخار نیز ثابت است. فشار هر بخار در حالت تعادل با مایع خود در دمای معین را فشار بخار تعادل آن مایع می‌نامیم. فشار بخار هر مایع ، تابع دماست و با افزایش آن زیاد می‌شود. افزایش دما با افزایش فشار بخار همراه است. فشار بخار در دمای بحرانی است. بالاتر از دمای بحرانی تنها یک فاز می‌تواند وجود داشته باشد، یعنی فازهای گاز و مایع متمایز از یکدیگر نیستند.

فشار بخار و نیروهای جاذبه بین مولکولی
مقدار فشار بخار یک مایع ، معیاری از قدرت نیروهای جاذبه بین مولکولی آن مایع را بدست می‌دهد. مایعاتی که نیروهای جاذبه قوی دارند، فشار بخار آنها کم است. در ˚ 20 سانتی‌گراد ، فشار بخار آب ، اتیل الکل و دی اتیل اتر به ترتیب 0.023 atm 0,058 ، atm و 0.582 atm است. از این رو ، نیروهای جاذبه در آب قویترین و در دی‌اتیل اتر ضعیف‌ترین است.

خواص کولیگاتیو:

برخی از خواص محلولها به جای ماهیت محلول ، به غلظت ذرات ماده حل شده بستگی دارد. این خواص را خواص کولیگاتیو می‌نامند. برای محلولهایی که شامل ماده حل شده غیر فرار هستند، این خواص عبارتند از: کاهش فشار بخار ، نزول نقطه انجماد ، صعود نقطه جوش و فشار اسمزی.

همه ما با خواص کولیگاتیو محلولها در زندگی روزمره سرو کار داریم، بدون این که اصطلاح علمی آن را بدانیم و یا علت وقوع چنین پدیده‌‌‌‌‌‌هایی را بتوانیم توضیح دهیم. به‌عنوان مثال ، در تهیه مربا و شربت به صورت علمی تجربه کرده‌ایم که محلول آب و شکر دیرتر از آب خالص می‌جوشد یا محلول آب و نمک و آب و شکر در دماهای پایینتر از دمایی که آب خالص یخ می‌بندد، منجمد می‌شوند. وقتی در رادیاتور ماشین برای جلوگیری از انجماد آب ، ضد یخ اضافه می‌کنیم، از پدیده نزول نقطه انجماد استفاده کرده‌ایم.

پدیده اسمز در بسیاری از فرآیندهای زیستی نقش اساسی دارد. مواد غذایی و زائد با عمل اسمز از میان دیواره سلولهای بافتهای حیوانی عبور داده می‌شوند. سلولهای خونی در محلولهای غلیظ ، آب از دست داده‌ ، چروکیده می‌شوند. به همین دلیل ، باید محلولهای غذایی تزریقی به داخل سیاهرگ ، باید دقیقا طوری تنظیم شود که فشار اسمزی خون (در حدود 7.7 اتمسفر) برابر باشد.

دیواره سلولهای گیاهی و جانوری به‌عنوان غشاهای نیمه‌تراوا عمل می‌کنند و در محلولهای قندی و نمکی ، آب از دست داده ، چروکیده می‌شوند. در زیر برخی از خواص کولیگاتیو را بررسی می‌کنیم.

اگر مقدار مشخصی از یک جسم را در مقدار معینی از حلالی حل نماییم،نقطه ی انجماد محلول پایین تر از نقطه ی انجماد حلال خالص خواهد بود.     Tf=tf2 – tf1 =kf × m                                                    ∆

tf2←نقطه ی انجماد حلال به صورت صد درصد خالص

tf1←نقطه ی انجماد محلول

kf←ثابت نزول نقطه ی انجماد حلال که جزء خواص مشخصه ی حلال است.

m←مولالیته یا تعداد مول های حل شونده در یک کیلوگرم حلال

                                           جرم حلال×  جرم مولکولی حل شونده ÷ 1000 ×جرم حل شونده =mمولالیته

در این آزمایش،ابتدا نزول نقطه ی انجمادtf∆ محلول هایی ازکافور در نفتالین با غلظت های مختلف را اندازه گرفته و ازروی آن kfثابت نزول نقطه ی انجماد نفتالین را به دست می آوریم.

از مقدار kfنفتالین که در قسمت اول به دست آورده ایم،جرم مولکولی گوگرد و بنزوئیک اسید وقتی به صورت محلول در نفتالین باشند، محاسبه می شود.

آزمایش (الف)-تعیین نقطه ی انجماد نفتالین:

1)حدود2 گرم نفتالین (با دقت 0.01گرم) را وزن کرده و در یک لوله ی آزمایش بزرگ بریزید(دقت کنید که نفتالین با دستتان تماس پیدا نکند ودر صورت تماس بلافاصله دست را با آب و صابون بشویید).

2)300میلی لیتر آب را در یک بشر 600 میلی لیتری به جوش آورده و لوله ی محتوی نفتالین را در آن قرار دهید.

3)دماسنج خشک را در لوله ی آزمایش محتوی نفتالین قرار دهید و از آن جهت به هم زدن آرام مایع نفتالین استفاده کنید.

4)وقتی نفتالین مایع شد(حدود 900سانتی گراد) لوله ی آزمایش و دماسنج را از حمام آبی خارج کرده و در درون یک ارلن مایر قرار دهید.

5)مایع نفتالین را مرتب به وسیله ی دماسنج به هم زده و هر15 ثانیه یک بار دما را یادداشت کرده،تا جایی که به هم زدن نفتالین مشکل شود، یا دما به مدت 2دقیقه ثابت بماند وضمنا دقت کنید که در چه درجه ی حرارتی اولین ذره ی جامد تشکیل می شود.

6)منحنی تغییرات دما بر حسب زمان را رسم کنید و نقطه ی انجماد نفتالین را از آن نتیجه بگیرید.

ب)آزمایش تعیین ثابت نزول نقطه ی انجماد نفتالین:

1)حدود 0.2گرم کافور را که با دقت 0.1میلی گرم وزن شده است، در لوله ی آزمایش محتوی مقدار معینی نفتالین (لوله ای که در قسمت (الف) استفاده کردیم) است،می ریزیم و پس از ذوب کردن، همانند قسمت الف ،تغییرات در بر حسب زمان را یادداشت می نماییم.

2)منحنی تغییرات دما را بر حسب زمان برای محلول کافور در نفتالین با طریقی مشابه نفتالین خالص رسم کنید ونقطه ی انجماد محلول را به دست می آوریم.

3)به تدریج بر مقدار کافور در لوله ی آزمایش افزوده و اندازه گیری نقطه انجماد را برای چهار محلول دیگر از کافور در نفتالین با غلطت های 0.4 و0.6 و0.8 و 1 گرم از کافور به دست می آوریم.

4)منحنی تغییرات tf را بر حسب وزن (یا مولالیته)کافور موجود در چهار محلول رسم نموده و مقدار kf (ثابت نزول نقطه ی انجماد)نفتالین را محاسبه کنید.

5)لوله ی آزمایش و دماسنج را با حرارت دادن جامد موجود در لوله ی خالی کردن آن ها و در انتها با استن تمیز می کنیم.

ج)آزمایش تعیین جرم مولکولی گوگرد:

1)حدود 0.25گرم گوگرد را که با دقت 0.01 میلی گرم وزن شده است،به نفتالین موجود در لوله ی آزمایش اضافه کنید و آب درون بشر را دوباره گرم کنید تا به جوش آید.سپس شعله را خاموش کرده و لوله ی آزمایش را خارج کرده  پس از ذوب شدن مخلوط ،یک دماسنج در آن بگذارید.محلول را به وسیله ی دماسنج مرتبا به هم می زنیم وهر 15ثانیه یک بار دما را یادداشت نموده تا زمانی که هم زدن مشکل شود و اولین ذره ی جامد تشکیل شود و همین طور دما حدود 2 دقیقه ثابت بماند.

2)منحنی تغییرات زمان بر حسب دما را رسم می کنیم.نقطه ی شکستگی ،دمای انجماد را نشان می دهد.

3)جرم مولکولی تجربی گوگرد را از روی نزول نقطه ی انجماد گوگرد در نفتالین حساب می کنیم (با در دست داشتن مولالیته و وزن استفاده شده ی گوگرد).

4)دقیقا به روش بالا،جرم مولکولی بنزوئیک اسید را حساب می کنیم (0.5گرم بنزوئیک اسید کافی است).

5)در پایان کار لوله ی آزمایش و دماسنج را می شوییم (با استن یا الکل صنعتی و محلول شستشو شده را دور    نمی ریزیم).